پرسه در خاک غریب

یادداشتهای حسین میرحسینی

پرسه در خاک غریب

یادداشتهای حسین میرحسینی

خانومها، آقایون تا من گاو مش حسن نشدم به دادم برسید…

مساله اپلی کردن یا نکردنه!
من هرچی فکر می کنم نمی دونم چرا باید برای دکتری اقدام کنم (هرچند کردم). دوستانی که دارند اینکار رو می کنند یا کردند (و من هم تعداد زیادی از اونها را می شناسم یعنی اینکه نیای همینجوری بدون جواب رد بشیا) میشه چند دقیقه وقت بگذارند و جواب بدند که چرا اقدام کردند یا دارند می کنند؟
من جوابها و سوالهایی از این جوابها دارم که اخیرا اصلا ارضام نمی کنه مثلا:

 

بابام گفته که درس خوندن و دکتر شدن کار خوبیه (بی خیال!)

 

دلیل برای خارج زندگی کردن و استفاده از حداقل امکانات که از حداقل کشور خودمون بالاتره. (من این حرف را قبول دارم اما دلیل درس خوندنم نمی شه چون راههای دیگه ای هم برای اینکار میشه کرد)

 

برای اینکه بعد از مدرک گرفتن تو دانشگاه یا مرکز تحقیقاتی  خیلی خوب کار کنم (دلیل خوبیه اما اگر الآن بتونی بری اونجا کار کنید بازهم درس می خونی؟)

 

درس خوندن به من حال می ده (اگر جواب اینه من گاو مش حسن هستم که هیچ چیز باحال تر از این پیدا نکرم. چون آدم می تونه همه چیز رو خودش بخونه بدون اینکه بخواد دانشجو باشه. اگر هم دلیلس استفاده از امکانات دانشگاهست که میشه مورد قبلی)

  

من دنبال یک جواب درونی هستم نه این چیزاییکه میشه در وضعیت های دیگه هم کسبشون کرد.